حرفهاي درباره ساعت شني «آزيتا حاجيان» بازيگر نقش متفاوت «مش دريا» در سريال «ساعت شني» مي گويد بايد ياد بگيريم كه خوراك فرهنگي گروه سني كودك، نوجوان، ميانسال و سالخورده فرق ميكند.
آزيتا حاجيان بازيگر نقش مش دريا در سريال «ساعت شني» درباره اين نقش و دليل پذيرفتن آن، گفت: اين نقش را براي اينكه هم سريال سناريوي زيبايي داشت و هم نقش مش دريا بسيار خوب بود و من آن را دوست داشتم، پذيرفتم. در مرحله نگارش «مش دريا» كاملا شخصيتپردازي و ساختار آن مشخص شده بود، فقط بايد كمي آرايش و پيرايش ميشد كه آن هم انجام شد و به اين مرحله كه در حال حاضر ميبينيد رسيد.
لهجهاي كه «مش دريا» با آن حرف ميزند
وي درباره لهجهاي كه «مش دريا» با آن حرف ميزند به فارس گفت: اين شخصيت به زبان لري حرف ميزند و خودم آن را انتخاب كردم چون بر آن تسلط داشتم. البته در ابتدا كامل نبود. يك پسزمينه داشتم .
و بعد فكر كردم كه وقتي قرار است يك نقش را با همين لهجه ارائه بكنيم بايد خيلي رويش متمركز شوم و الان كه به آن نگاه ميكنم، ميبينم از لحاظ شنيداري كاملا طبيعي و واقعي شده است.شخصيت مش دريا هم يك بازي خيلي خاص و شخصيت خاص داشت و هم لهجهاش بايد آن طور كه شايسته بود درميآمد چون من دوست داشتم لهجه اين شخصيت به دل آدمهايي كه آن لهجه را دارند، بنشيند.
آزيتا حاجيان در ادامه درباره علت مرد نمايي اين شخصيت نيز گفت: وقتي مش دريا تظاهر به مردانگي را انتخاب ميكند، از زنانگياش حمايت ميكند و بهدنبال دور از دسترس و دور از تعرض نگه داشتن جنسيت خود است. مش دريا سعي ميكند كه با جنسيت مردانه در جامعه حضور پيدا كند، چون از نگاه او مرد در جامعه شرايط امنتري دارد، به خصوص اين كه مش دريا يك فالوده فروش و يك زن دورهگرد است و قطعا با مردهايي سر و كار دارد و همكار است كه اگر بفهمند او زن است، به هر حال دردسرهايي برايش ايجاد ميكنند. در كل نوعي عدم امنيت در شكل زن بودن مش دريا وجود دارد كه در شكل مردانهاش آن عدم امنيت را ديگر ندارد يا حداقل برايش كمتر اتفاق ميافتد.
وي افزود: اگر سكانسهاي مش دريا حذف نشود، مشخص ميشود كه چه روزگاري داشته و از كجا به كجا رسيده است. او حرفه فالودهفروشي را از اوايل جواني براي اينكه بتواند خودش بعد از مرگ پدرش خرج خود را در بياورد انتخاب و ياد گرفته و بعد همين شغل را ادامه داده و كارهاي ديگري را كه بلد بوده، بنا به دلايلي كنار گذاشته است.
شير بي يال و دم و اشكم
وي در ادامه درباره علت حساسيتها روي سريال ساعت شني و حذف بخشهايي از اين مجموعه گفت: من تمام وحشتم از اين است كه اين همه كار و زحمت با اين مميزيها يكدفعه سريال را به شير بييال و دم و كوپال تبديل كند، اين سريال با يك انرژي زياد شروع به زدن حرفهايش كرد و با مهارتهاي دراماتيكي كه به كار گرفته بود، مخاطب خود را جذب كرد. حالا كه به وسط ماجراها و به گرههاي اصلي رسيدهايم و قرار است گرهگشاييها صورت بگيرد، سريال بي سرو ته ميشود و يكدفعه مردم ميگويند اي بابا اين سريال هم كه مزخرف از آب درآمد. مثل اينكه واني پر از آب كنيم و يكدفعه درش را بردايم و آبها هدر برود.
حاجيان ادامه داد: «ساعت شني» در حال رفتن به اين سمت است، يعني حتي در مضمون ممكن است يكسري مشكل بهوجود بياورد و در بخش گرهگشايي بدون تشريح گرهگشاييها انجام شود و براي سريالي كه پر از انرژي است، اين يك خطر است كه يك به يك انرژيهايش حذف شوند... وي گفت: مثلا نقش مهشيد كه يك نقش محوري است تقريبا 2 الي 3 قسمت از كارش حذف شده. بخشهاي مربوط به تنهاييهايش، رنجهايش، حرفهايي كه به بچهاش ميزند و اينكه چرا تصميم ميگيرد كه بچه را نگه دارد و بعد تصميمش عوض ميشود كه بايد آن را پس بدهد. شخصيت مهشيد پرداختهاي بسيار زيباي روحي، رواني بعنوان يك آدم سالم دارد كه به موازات آن بخشهايي بهعنوان يك فرد ناسالم هم داشت كه اصلا بخش سالم حذف شد و آنچه از شخصيت مهشيد باقي مانده، بخش ناسالم آن است! اينها مردم و مخاطبان تلويزيون را گيج ميكند.
حاجيان تصريح كرد: حذفيات مجموعه، بازيگر را وادار ميكند تا براي مخاطبش ناراحت شود. مخاطب هشيار گيج ميشود و اعصابش به هم ميريزد. ما عادت كردهايم كه براي حل مسئله صورت مسئله را كلا پاك كنيم.
به گفته وي بحث كاناليزه كردن مسائل اجتماعي در اين مجموعه بهطور شفاف عنوان ميشود و ما عادت داريم عنوان كنيم كه چنين شخصيتهايي مانند مينا راضي وجود ندارد، دختري مانند مهشيد در اين سن و سال با اين شرايط بدبخت نيست، دختران و پسران كم سن و سال كه گل و چسب زخم ميفروشند وجود ندارند، اعتياد، نازايي، روان پريشي و ... وجود ندارد.
بازيگر نقش مش دريا با رد تفسيرهاي شبه سياسي در تحليل اين مجموعه و مجموعههاي مشابه اجتماعي در ادامه گفت و گو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت: اين سريال قصد ايجاد تزلزل در جايي را ندارد. در نهايت حسن نيت ساخته شده و مرحله به مرحله توسط ناظر كيفي ارزيابي شده است و حالا پس از اين همه هزينه، زحمت و انرژي نگران چه هستيم؟
گمانهزنيهاي هندي درباره پايان ماجرا
وي درباره حضور خود و دخترش در يك سريال و گمانهزنيهاي برخي از مخاطبان مبني بر اينكه در انتهاي داستان مشخص ميشود مهشيد دختر مش دريا است، گفت: اصلا چنين چيزي وجود ندارد و جذابيت ماجرا براي انتخاب مهرآوه در نقش مهشيد از طرف من و بقيه اين است كه اين سريال به هيچ وجه شبيه فيلمهاي هندي نيست كه در پايان ماجرا او دختر من از آب درآيد. من و مهراوه دو فرد غريبه هستيم كه من در سريال به او پناه دادهام، همانطور كه به افراد زياد ديگري پيش از اين پناه دادهام. مش دريا سجاياي اخلاقي پسنديدهاي دارد و در يك مقطع كوتاه دختري را از اينكه زير پل بخوابد و يا با فواحش در توالتهاي پارك بخوابد نجات ميدهد. مهشيد در اين مقطع حساس از زندگياش به فردي پناه ميبرد كه عليرغم ندارياش آدم درستي است بعد هم تمام ميشود.
تحليل شخصيت «مش دريا»
وي در ادامه در توضيح بيشتر شخصيت مش دريا و اينكه چرا او با توجه به عوام بودنش زبان همه مخاطبانش را درك ميكند گفت: شخصيت مش دريا ميتواند خود را با همه وفق بدهد و ديد بسيار بازي دارد.علت آن هم اين بوده كه پدر اين شخصيت شاهنامه خوان و پرده خوان بوده و مش دريا مرتب با شاهنامه و شخصيتهاي اسطورهاي در ارتباط بوده است.در حقيقت از طريق يك جريان فرهنگي، او آدمها، رفتارها و ارتباطات را در سطح عالي و اسطورهاي شناخته است.
حاجيان ادامه داد: مش دريا بيسواد است ولي يك دانش لدني دارد كه كاملا مرتبط با جايگاه فرهنگي است كه در آن رشد كرده. اين شخصيت بيپول و بدبخت است اما از لحاظ فرهنگي پدري داشته كه به او غنا بخشيده و او كاملا غني است و جاي پاي اين جريانات حالا در زندگي اوست. البته اگر بخشهاي مربوط به مش دريا حذف نشود مخاطب بيشتر با شخصيت او آشنا خواهد شد.
وي در ادامه درپاسخ به اين سوال كه در حال حاضر چقدر با مش دريايي كه از تلويزيون پخش ميشود ارتباط برقرار كرده گفت: تمام كارها و نقشهايم را مانند فرزندم دوست دارم. چون برايشان زحمت كشيدهام، غذايشان را دادهام، مراقب روح و روانشان بودهام، مواظب ظاهر و باطنشان بودهام، حال در جامعه چگونه رفتار ميكنند؟نقشهايم را هميشه با اين ديد ديدهام و الان هم دلم براي مش دريا تنگ ميشود. شايد شخصا ايرادهايي به بازيام بگيرم، ولي مردم دوستش داشتهاند.
بايد رده بندي سني را در تلويزيون جا بيندازيم
وي در پايان درباره اينكه چقدر با تقسيم بندي سريالها براي قشرهاي مختلف سني موافق است، گفت:در دنيا اين اتفاق افتاده است و فكر ميكنم كمكم ما هم بايد ياد بگيريم كه خوراك فرهنگي گروه سني بچه، نوجوان، ميانسال و سالخورده فرق ميكند. اما از آنجائيكه بچههاي ما ياغي و كنجكاو هستند ممكن است اين سريال كاملا جذبشان كند اما بالاخره ما بايد يك روزي شروع كنيم و به فرزندانمان بگويم كه فلان برنامه را فلان گروه براي شما تهيه ميكند كه آنقدر جذاب است كه ديگر احتياجي نيست شما اين برنامه را تماشا كنيد. اما همه اين قضايا منوط به اين است كه تغذيه فرهنگي بچههاي زير 16 سال را واقعا قوي كنيم كه آنها خوراك خودشان را بخورند. اما وقتي خواركي براي بچهها نباشد، آنها به خوراك بزرگترها رجوع ميكنند و اين دليل نميشود كه ما براي پدر و مادرها خوراك نسازيم. اين يك جريان فرهنگي است كه بايد راه بيفتد و قطعا اول هر جريان فرهنگي كمي چون و چرا وجود دارد